حس تملک
حس مالکیت بزرگترین دشمن یک زندگی غنیست.
اصیلترین دارایی انسان لحظهی کنونیست که تنها حقیقت موجود نیز هست.
در حالی که تصور دارایی، چه در ارتباط با یک شیء باشد، یک موقعیت و یا یک شخص!
باعث میشود که توهمی از گذشته و آینده را در ارتباط با آن تصور کنیم،
و این امر نیز فرصت حقیقی تعامل با آن را از میان میبرد.
درست در زمانی که منتظر آینده هستیم و بیخبر از اکنونی که از دست میرود،
ناگهان متوجه میشویم،
سلامتی رفت،
دوست رفت،
معشوق رفت،
موقعیت شغلی یا تحصیلی رفت،
فرصت شادی و تفریح رفت و خودِ زندگی نیز رفت…
حس مالکیت باعث میشود که زندگی به یک شیء بیجان و همچنین بیمعنا بدل شود،
در حالی که با رها کردن تلاش برای تسلط و مالکیت،
حتی اشیاء نیز به شیوهای کاملا زنده و ژرف تجربه میشوند.
سنگینی زندگی حاصل فرآیند ذهنی تملک است،
این را میتوانید به خوبی در زمانهایی که به شدت اسیر خاطرات هستید احساس کنید.
همهی قصه این است که ما در تهی دستی خود دارا هستیم.
بزرگترین دارایی انسان و نشان استغنای او رهاییست
و عشق محصول این آزادیست.