آگوست
16
دست کوتاه و دست دراز…
دن پائولو می گوید:
شنیده ام که در این کوه معدن هست.
بونیفاتسیو جواب می دهد:
خدا نکند که معدن باشد…
دن پائولو نمی فهمد که چرا ؟!
چوپان توضیح می دهد:
مادام که کوه فقیر است از آن ماست؛ اما همین که معلوم شد غنی است، دولت آن را تصاحب خواهد کرد. دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز به همه جا می رسد و برای گرفتن است و دست کوتاه برای دادن است و فقط به کسانی می رسد که خیلی نزدیکند…!
از کتاب: نان و شراب
اثر: اینیاتسیو سیلونه
هیچ دیدگاه
دیدگاهتان را بفرستیددیدگاهی داده نشده است.