دکتر نیستم
دکتر نیستم… اما برایت ۱۰ دقیقه راه رفتن،
روى جدول کنار خیابان را تجویز می کنم،
تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست،
اما دیوانگى قشنگ تر است..
برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز می کنم،
تا بفهمى هنوز هم،
می شود بى منت محبت کرد..
به ﺗﻮ پیشنهاد می کنم گاهى بلند بخندى،
هرکجا که هستى،
یک نفر همیشه منتظر خنده هاى توست…
دکتر نیستم،
اما به ﺗﻮ پیشنهاد می کنم که شاد باشى!
خورشید، هر روز صبح، بخاطر زنده بودن من و تو طلوع می کند!
هرگز، منتظر” فرداى خیالى” نباش.
سهمت را از” شادى زندگى”، همین امروز بگیر.
فراموش نکن “مقصد”، همیشه جایى در “انتهاى مسیر” نیست!
“مقصد” لذت بردن از قدمهاییست، که برمى داریم!
چایت را بنوش!
نگران فردا مباش،
از گندم زار من و تو مشتی کاه می ماند برای بادها……
پس زندگی کن و امیدوار باش وشکر گذار باش.
“نیما یوشیج”
هیچ دیدگاه
دیدگاهتان را بفرستیددیدگاهی داده نشده است.