دسامبر
23

دیروز گریستم ….

دیروز گریستم !
برای تمامی روزهایی که گرفتار،
خسته یا عصبانی بودم.
برای تمامی روزها و تمامی نگرش هایم،
برای تمامی لحظاتی که سبب بی حرمتی،
بی احترامی و جدایی از خودم شده و موجب شده بود،
انعکاس رفتار دیگران در من چنان باشد،
که خود نیز همان رفتار را با خود داشته باشم.
دیروز برای تمام تلاش هایی که کرده بودم تا دیگران دوستم بدارند،
گریستم…..
برای تمامی خواسته هایی که میسر نشد
و برای تمامی کارهایی که فقط بخاطر خشنودی اطرافیانم انجام دادم
و بازتاب آن در خودم و جز خلاء روحی،
درد جسمی و خستگی بی حد چیزی نبود !
دیروز گریستم، چون گاهی جز گریه کاری نمی توان کرد !
دیروز گریستم، به این خاطر که رنجیده بودم،
به این خاطر که مرا رنجانده بودند
و به این خاطر که من رنجور راهی نداشتم
جز اینکه در؛ دردی عمیق فرو روم.
زمانی که در این درد فرو می روی،
رنج تو را بیدار می کند،
دیروز گریستم
بخاطر اینکه خیلی دیر شده بود
و بخاطر اینکه وقتش رسیده بود ……

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها  

دیدگاهتان را بیان کنید.