فوریه
27

مشق زندگی

گاهی لیوان آب را زمین بگذارید.
استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:
به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند:
۵۰ گرم، ۱۰۰ گرم، ۱۵۰ گرم
استاد گفت:
من هم بدون وزن کردن، نمی‌دانم دقیقا وزنش چقدراست ؟
اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی‌افتد.
استاد پرسید:
خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می‌افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دستتان کم کم درد می‌گیرد..
حق با توست.
حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری گفت: دستتان بی‌حس می‌شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار می‌گیرند و فلج می‌شوند. و مطمئنا «کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می‌شود؟
درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند.
یکی از آن‌ها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا ، مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آن‌ها را چند دقیقه در ذهنتان نگه دارید، اشکالی ندارد.
اگر مدت طولانی تری به آن‌ها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه‌شان دارید، فلجتان می‌کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است.
اما مهم‌تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آن‌ها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی‌گیرید، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می‌شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می‌آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری زندگی همین است.





فوریه
24

صبر

به گمانم صبر کردن هم آداب دارد،
زمان دارد،
اینطور نیست که از امروز شروع کنی تا قیام قیامت ادامه بدهی اش.
صبر هم مثل دوی ماراتن است از یک نقطه شروع می شود،
در یک نقطه باید تمامش کنی.
حالا به خط پایان رسیدی،
هی ادامه بدهی،
هی سرعتت را کم و زیاد کنی،
هی خودت را تشویق کنی به خودت روحیه بدهی که مثلا داری می دویی،
به کجا می رسی مسابقه تمام شده،
سوت پایان مسابقه زده شده و تو همچنان در حال دویدنی…
از یک جایی به بعد صبور بودن بی معنی می شود،
درست مثل آن است که کتری را روی گاز بگذاری و منتظر بمانی آب توی کتری بجوشد،
تا آن زمان که آب به نقطه جوش برسد انتظار برای یک چای خوب بسیار منطقی ست،
اما آبی که جوشیده بیشتر از این نمی جوشد،
آبی که به نقطه جوش رسیده،
دیگر وقت جوشیدنش تمام شده،
یعنی از یک جایی به بعد دیگر صبر معنا ندارد.
مثل رابطه،
مثل خیلی از دوستی ها،
منتظر ماندن برای بهبود رابطه اشتباه است.
کار با دعا،
با امید بهتر نمی شود،
و تو داری فقط وقتت را تلف می کنی،
یادمان بماند خرابه های زیادی هستند که تا آخر الزمان خرابه می مانند،
با صبر کردنهای بیهوده هیچ خرابه یی آباد نمی شود.





فوریه
23

انسان باش

مذکر عزیز : ” مرد ” باش !
زمین به مرد بودنت نیـاز داره !
مرد باش ؛ نـــه فقط با جسمت !
مرد باش با نگاهت ، با احساست ، . . . !
مردونه حـرف بزن ،
مردونه بخند ،
مردونه گریه کن ،
مردونه عشق بورز ،
مردونه ببخش ، . . . !
مرد باش و هیچ وقت نامردی نکن ؛
مخصوصا در حق کسی که باورت کرده …
و بهـت تکیه کرده…..
مونث عزیز : ” زن ” باش !
تو به وجود آورنده ای !
نگاه هر کس پاسخش لبخند نیست !
زندگی تنها خوشی نیست !
ببین ،
حس کن ،
عشق بورز ،
عاشق شو ،
به کسی که انسانیت را در خود دارد ،
آنکه با پول تو را می خرد جز یک کالا نگاهی دیگر بر تو ندارد !
بجنگید برای با هم بودن !
بجنگید برای انسان بودن .





فوریه
22

گرگ

Wolf

آدمها بر دو قسم اند :
یا مادر زادی گرگ به دنیا می آیند و یا بره متولد می شوند!!
گرگ ها همیشه گرگ می مانند،
ولی بره ها یا در نهایت تبدیل به گوسفندی تمام عیار می شوند،
و یا یاد می گیرند که چگونه گرگ شوند!
قسمت جالب ماجرا اینجاست که گرگ بره زاده حریص ترو خونریز تر از گرگ گرگ زاده است،
زیرا که او از روی عقده و حقارت و کینه و نفرت می درد و گرگ زاده تنها به حکم عادت!





فوریه
20

دلایل قضاوت درباره دیگران

هیچوقت نمی‌توانید با قطعیت بدانید که چه چیز به دیگران انگیزه می‌دهد. اما می‌توانید چیزهایی در خودتان که می‌پذیرید یا قضاوتشان می‌کنید را دریابید.
واکنش ما به اظهارنظرهای دیگران همیشه به قضاوت شخصی ما از خودمان و احساس کمبود یا قدرت شخصی مان بستگی دارد، نه فرد مقابل.

اکثر قضاوت های دیگران از یکی از سه علت زیر ریشه می گیرد:
۱- آن رفتار و خصوصیت تان برای خودتان هم قابل تحمل نیست.
بعنوان مثال، ممکن است خجالتی باشید و با فردی بسیار اجتماعی برخورد کنید. قضاوت شما چیزی شبیه به این خواهد بود: چقدر خودنما، خیلی پرسروصدا و آزاردهنده است. چون خودتان نمی توانید آنطور رفتار کنید، به کسی که اینطور هست کینه می ورزید.
این نوع قضاوت مشخص می کند که شما به طور کامل خودتان را بروز نمی دهید و درنتیجه از کسانیکه اینکار را می کنند نفرت دارید، حتی اگر اینکار غیرعمدی باشد.آگاه شدن از واقعیت این واکنش و تلاش برای ابراز احساساتتان باعث می شود بسیار بهتر خود را بروز دهید.

۲- شما همان رفتار را نشان می دهید و از آن آگاهی ندارید، به همین علت وقتی آن را در کسی می بینید دوست ندارید.
همه ما با این وضعیت روبه رو شده ایم. یک نفر درمورد یکی از دوستان یا آشنایان شکایت می کند و شما با خودتان فکر می کنید، «خنده دار است، اون خودش همین رفتاری که فکر می کنه اشتباهه رو انجام میده!».
نگاهی صادقانه به خودتان بیندازید شاید خیلی از خصوصیاتی که در دیگران دوست ندارید، در خودتان باشد. اگر اینطور بود ممکن است باعث تعجبتان شود و به این ترتیب خود را بهتر پذیرفته و احساس درک و دلسوزی بیشتری نسبت به دیگران پیدا خواهید کرد.

۳- فردی حسود هستید و به همین دلیل به داشته های دیگران حسد می ورزید و آنها را قضاوت می کنید.
کسیکه در زمینه ای به موفقیت رسیده باشد ممکن است شما را یاد عدم موفقیت خودتان در آن زمینه بیندازد. به موفقیت بالاتر او حسادت کرده و بعد سعی می کنید اشکالی در او پیدا کنید تا حس کمبود خودتان را جبران کنید.
ازآنجاکه الگوگیری انگیزه بسیار قوی تری است تا رقابت، اگر سعی کنید به جای اینکه وقتتان را برای پیدا کردن عیب و ایراد در آن فرد تلف کنید، آن فرد را الگوی خود قرار دهید، موفق تر خواهید بود.
بیشتر قضاوت ها و انتقاداتی که از دیگران می کنیم، استراتژی های ذهن برای جلوگیری از بروز احساسات ناراحت کننده است. اما اگر ندانید این احساسات از کجا ناشی می شوند، ممکن است موجب ناراحتی بسیار بیشتر شود.
آگاه شدن از ذات این انتقادها به این معنی نیست که دیگر هیچ اولویتی ندارید، هنوز هم ممکن است متوجه برخی رفتارهای خاص که برایتان نامطلوب است، بشوید. اما با درک درست و کمی تلاش، بصیرت و تمایز گذاشتن جای قضاوت و انتقاد را می گیرد و باعث می شود برای دیگران احساس دلسوزی و شفقت کنید، حتی اگر علاقه چندانی به آن رفتار نداشته باشید.
بصیرت، آگاهی و درک بدون واکنش احساسی است. قضاوت هایی که موجب واکنش های احساسی می شوند کلید راهنما برای کمک به شما برای پیدا کردن بینش فردی است.وقتی به جای قضاوت کردن دیگران، اعتقادات و تصورات آنها را کشف کنید، دری برای گستردن خودآگاهی و پذیرش خود باز خواهید کرد.
به جای اینکه اسیر دام نفس برای قضاوت دیگران شوید، اجازه بدهید واکنش ها و قضاوت هایتان برای دست یافتن به خودآگاهی بیشتر کمکتان کند و بنابرآن به خوشبختی و موفقیت بیشتری دست خواهید یافت.
وقتی از قضاوت خود از دیگران بعنوان آینه ای برای نشان دادن عملکرد ذهنتان استفاده کنید، انعکاس هر فرد می تواند هدیه ای ارزشمند برایتان باشد و هر فردی که با او برخورد می کنید را به معلمی برایتان تبدیل خواهد کرد.





فوریه
08

زندگی

مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دوراز خانه شان روییده بود:
پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان وپسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.
سپس پدر همه را فراخواند و از آنهاخواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند.
پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده.
پسر دوم گفت: نه.. درختی پوشیده از جوانه بود و پراز امید شکفتن.
پسر سوم گفت: نه.. درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا وعطرآگین.. و باشکوه ترین صحنه ای بود که تابه امروز دیده ام.
پسر چهارم گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها.. پر از زندگی و زایش!
مرد لبخندی زد وگفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان براساس یک فصل قضاوت کنید: همه حاصل انچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان می شود، وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند!
اگر در ” زمستان” تسلیم شوید، امید شکوفایی ” بهار” ، زیبایی “تابستان” و باروری “پاییز” را از کف داده اید!
مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند!
زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبین،
در راه های سخت پایداری کن: لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند.