سپتامبر
13

کتاب خوانها

چرا کتاب‌ خوانها بهترین آدمهایی هستند که می‌توان عاشق‌شان شد؟
چندی پیش، مقاله‌ای در مجله تایم منتشر شد که نویسنده‌اش ادعا می‌کرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده‌ می‌شود، بزودی از بین ‌خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدمها کمترشده و این روزها دیگر آدمها سرسری کتاب می‌خوانند و با وجود مطالب خلاصه‌ شده اینترنتی، تعداد خواننده‌های کتابها روز‌ به‌ روز تقلیل‌ پیدا می‌کند. نکته اینجاست که مطالعات ثابت ‌کرده، کتاب‌ خوانها در قیاس با افراد عادی، آدمهای خوبتر و باهوش‌تری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق ‌شدن را داشته ‌باشند. بر پایه مطالعاتی که روان‌شناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام ‌داده‌اند، کسانی که رمان می‌خوانند، میان انسانها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، می‌توانند عقاید، نظر و علائق دیگری را مدنظر قراردهند و درباره آن قضاوت ‌کنند. آنها می‌توانند بدون اینکه عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده‌ خودشان دست ‌بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت‌ ببرند. تعجبی هم ندارد که کتاب‌خوانها، آدمهای بهتری باشند. کتاب ‌خواندن، تجربه‌ کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است؛ یاد گرفتن این نکته که چطور بدون اینکه خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی. کتاب‌ خوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیده‌اند که غیر کتاب‌ خوانها امکان ندارد از آن سر در بیاورند و مرگ انسانهایی را تجربه‌ کرده‌اند، که شما هرگز آنها را نمی‌شناسید. آنها یاد گرفته‌اند که زن‌ بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیده‌اند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتاب‌ خوانها بسیار از سنشان عاقل‌ترند. تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت‌ کرده که هر چه ‌قدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر می‌شود و در نهایت باعث‌ می‌شود این بچه‌ها واقعاً عاقل‌تر شوند، با محیط‌شان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود. تجربه‌های قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربه‌های خود خواننده‌ها می‌شود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان می‌کشد، تبدیل به باری می‌شود که خواننده باید تحمل‌کند. خواننده‌های کتابها هزاران‌ بار زندگی‌ می‌کنند و از هرکدام از این تجربه‌ها، چیزی یاد می‌گیرند. اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل‌ کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، می‌توانید این کتاب ‌خوانها را در کافی ‌شاپها، پارکها، متروها و… پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت‌ کنید، آنها را به‌ جا خواهید آورد. کتاب‌ خوانها با شما حرف‌ نمی‌زنند، با شما رابطه برقرار می‌کنند. آنها در نامه‌ها یا پیامهایشان انگار برایتان شعر می‌نویسند. صرفاً به سوالاتتان جواب‌ نمی‌دهند یا بیانیه صادر نمی‌کنند، بلکه با عمیق‌ترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را می‌دهند. آنها شما را با دانش بالای کلمات و ایده‌ها‌یشان مسحور خواهند کرد. تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان ‌داده، کتاب‌ خواندن برای کودکان باعث می‌شود آنها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یاد نمی‌دهند. به خودتان لطف‌ کنید و با کسی قرار بگذارید که می‌داند چطور از زبانش استفاده‌ کند. آنها فقط شما را نمی‌فهمند، درکتان‌ می‌کنند. آدمها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ می‌کند و به بخشهایی از روح شما دسترسی پیدا می‌کند که هیچکس دیگر قبلاً کشف‌ اش نکرده‌ است. بهترین کاری که خواندن داستانها با آدمها می‌کند، این است که کامل‌ نبودن شخصیتها باعث می‌شود ذهن شما سعی ‌کند از ذهن دیگران سر در بیاورد. اینجور آدمها توانایی همدلی پیدا می‌کنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی‌ می‌کنند ماجراها را از زاویه‌ دید شما ببینند. آنها نه ‌‌تنها باهوشند، که عاقل هم هستند. باهوش ‌بودن همیشه هم خوشآیند نیست، اما عاقل ‌بودن آدمها را تحریک‌ می‌کند. همیشه مقاومت در برابر آدمهایی که می‌شود چیزی ازشان یاد گرفت، کمی سخت است. عاشق یک آدم کتاب‌ خوان شدن نه‌ تنها کیفیت گفتگو را بالا می‌برد، بلکه باعث می‌شود سطح گفتگو بالا برود. برپایه‌ تحقیقات، کتاب‌ خوانها به دلیل دایره‌ وسیع واژگانشان و مهارتهای حافظه، آدمهای باهوش‌تری هستند. ذهن آنها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمی‌خواند، توانایی درک بالاتری دارد و راحت‌تر و به‌ شکل موثرتری می‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب، به قرار گذاشتن با هزاران‌ نفر می‌ماند. انگار که تجربه‌ای را که او با خواندن زندگی همه‌ این آدمها بدست ‌آورده، در اختیار شما قراردهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته ‌باشید.

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها  

دیدگاهتان را بیان کنید.