نوامبر
12

زندگی

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
از خواست اینکه همیشه حق با من باشد دست کشیدم
و از اینکه همه کارهای من باید درست باشند
و به این ترتیب کمتر دچار اشتباه شدم.
امروز آن را تواضع می نامم.
وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
دیگر از اینکه در گذشته زندگی کنم
و نگرانی بخاطر آینده ام داشته باشم سرپیچی کردم.
حالا فقط در لحظه اکنون زندگی می کنم،
جائی که همه چیز در آن به وقوع می پیوندد،
و در حال حاضر هر روز اینچنین زندگی می کنم،
و آن را کیفیت می نامم.
وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
پی بردم که تفکرم می تواند سد و بیمار ساز باشد.
اما وقتی که با دلم یکی شدم،
ذهنم دارای یار ارزنده ای گردید.
من امروز این اتحاد را هوشمندی قلب می نامم.
ما دیگر از اختلافات،
درگیریها و مشکلات با خود و دیگران نمی هراسیم،
زیرا که ستاره ها هم گاهی با هم تصادف می کنند
و از این خرابی دنیای زیبای تازه ای تشکیل می گردد.
امروز این را زندگی می نامم .

چارلی چاپلین

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها  

دیدگاهتان را بیان کنید.