مردها، خیلی هم خوبند!
دوست داشتنی هستند و مهربان!
و عاشق محبت واقعی!
گاهی عین یک بچه از ته دل خوشحال می شوند و عین یک بچه می خندند!
برف بازی کردنشان با همدیگر عین جنگ واقعیست!
این ها وقتی یک سیستم جدید مکانیکی یا یک گوشی جدید می بینند، دوست دارند عین زمان بچگی شان دل و روده اش را بریزند بیرون، و وای که چقدر در آن لحظه ها دوست داشتنی می شوند!!!
این ها همیشه بچه می مانند، و دوست داشتنی بودنشان هم درست به همین دلیل است!
این ها خیلی تنهایی را تجربه کرده اند، خیلی درد کشیده اند، خیلی دردها را در خودشان ریخته اند، خیلی اشک ها را نگذاشته اند که از حیطه چشمهایشان بیرون بریزد، خیلی وقت ها دلشان خواسته که مادرشان را بغل کنند و ببوسند اما نکرده اند؛ فقط چون از زمانی که یک کودک معصوم بوده اند بهشان گفته شده که تو مردی!
این ها سیگار را می کشند چون دلشان برای لب های تو تنگ می شود!
این ها تنها می روند بیرون قدم می زنند تا یادشان نرود که قدم هایشان چقدر باید محکم باشد!
این ها مردند! همان هایی که اگر عرضه عاشق کردنشان را داشته باشی، برایت شاملو می شوند و تو آیدا خواهی شد و بهشت را روی زمین خواهی داشت!
این ها مردند! همان هایی که اگر عاشق شوند بیستون می کنند!!!
این ها مردند! همان مردهایی که وقتی دست هایشان با روغن ماشین کثیف می شود و با همان دستهای کثیف پیشانیشان را پاک می کنند؛ آنقدر دوست داشتنی می شوند که آدم دوست دارد برایشان بمیرد!!!
این ها مردند و من این ها را “از صمیم قلب” دوست دارم!!!!
جلوی من از مردها بد نگویید چونکه بدجوری دلم می گیرد!
فوریه 2013 در 15:58
تمام آرزوم تنهایی است . از تمام دوستان و اطرافیان و اشنایانم جز ناراحتی و غم و غصه چیزی به سراغم نمی اید . از انتظارات دیگران خسته شده ام .از بس مجبورم دروغ بگویم دیگر دارم خفه می شوم . دوست دارم تنها باشم و سالها بگریم و کسی گریه هایم را نبیند . دوست دارم بمیرم و از این دنیای خراب شده و پرتوقع بروم . دوست دارم هیچکس من را دوست نداشته باشد از این همه التماس و عجز دیگران می خواهم فرار کنم
دلم گرفته
دلم از دنیا و آدمهاش گرفته
خسته ام از مادر بودن خسته ام از همسر بودن خسته ام از خواهر بودن خسته ام از فرزند بودن دیگر طاقت ندارم من لیاقت و اندازه و حوصله این همه مسئولیت را ندارم
فوریه 2013 در 21:16
خواهش می کنم وبتون رو به روز کنین .
یه جوری برامون عادت شدین
از اینکه همیشه میام و تکراری هستین امیدم رو از دست میدم
فوریه 2013 در 23:52
متاسفم که چنین حسی دارین ! واقعا نمیدونم چی باید بگم ! ظرفیت هر کسی در برابر مشکلات به اندازه دانسته های اوست . باید با دانسته های خود دژ محکمی در برابر مشکلات ساخت . امیدوارم موفق بشین.
فوریه 2013 در 23:54
متاسفانه بعلت ذیق وقت فرصت کافی ندارم و از این بابت متاسفم . این وبلاگ تا این لحظه بیش از ۱۰۰۰ مطلب دارد که اگه روزی ۳ مطلب رو بتوانید مطالعه کنید به یکسال زمان نیاز دارین ! ! !