کوتاه از کافکا
او یک شهروند آزاد و مطمئن گیتیست، زیرا او به زنجیری بسته شده که بقدر کافی درازا دارد،تا بتواند بسوی تمام مکانهای زمینی برود،
ولی این زنجیر تنها آن اندازه دراز است که او نتواند از مرزهای زمینی فراتر برود.
اما او همزمان یک شهروند آزاد و مطمئن آسمان هم است، زیرا که مشابه زنجیر زمینی به زنجیری آسمانی نیز بسته شده است.
حال اگر او بخواهد سوی زمین برود قلاده آسمان حلقش را میفشرد، بخواهد بسوی آسمان برود، قلاده زمین خفه اش میکند.
و با این وجود او تمام امکانات را داراست و آن را حس میکند؛
آری، او حتی امتنان میکند از اینکه کل ماجرا را یک اشتباه بداند، اشتباهی که با اولین زنجیر آغاز گشت.
درباره کافکا :
فرانتس کافکا (۳ ژوئیه، ۱۸۸۳ – ۳ ژوئن، ۱۹۲۴) یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانیزبان در قرن بیستم بود.
آثار کافکا ـ که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند ـ در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار میآیند. مشهورترین آثار کافکا داستان کوتاه مسخ (Die Verwandlung) و رمان محاکمه و رمان ناتمام قصر (Das Schloß) هستند. به فضاهای داستانی که موقعیتهای پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقعگرایانه توصیف میکنند ـ فضاهایی که در داستانهای کافکا زیاد پیش میآیند ، کافکایی میگویند.
هیچ دیدگاه
دیدگاهتان را بفرستیددیدگاهی داده نشده است.